هدیه ای که خدا بهمون داد

قربون پسرم بشم که شب یلدا شده یک ماهش  با با علی  چند روز قبلش اومد مارو اورود خونه خودمون که بی بی عزیز و خاله طیبه و دخترخاله مطهره کوچولو با هامون اومدن تا من و تو رو تنها نذارن  اینم عکس خوشگلت فرزاد جوجو    

دلم نیومد این عکستو نذارم فرزاد جونی چون خیلی ناز خوابیدی  اوووووف دوست دارم گازت بگیرم ولیییییییییییییییی  روز بروز قیافت داش عوض میشد ولی هنوز معلوم نبود شبیه منی یا باباجونی پعاشقتیییییم ...

الهی مامانی برات بمیره پسر گلم اینقد اذیت شد به خاطر ختنه شدنش دلم به حالش میسوخت بابا جونی هم که نبود منو دلداری بده اخه بابا علی  خونه خودمون نیکَشهر بود مرخصی بهش ندادن که بیاد پیشمون ما خونه بی بی عزیز بودیم در ضمن بی بی عزیز هم خیلی اذیت شد اخه همه کارها رو  اون انجام میداد من که نمیتونستم  و بلد هم نبودم  ...

بعد از سه روز که از تولد گل پسرمون گذشت آمادش کردیم که ببریمش برای آزمایش سه روزگیش و واکسنش  اینم یه عکس قشنگ از اون روز:   ...

فرزاد جون ما در تاریخ ١٣٩١/٩/١ ساعت ١١:٣٠ برابر با ششم محرم سال ١٤٣٤ و ٢١ نوامبر ٢٠١٢ با وزن ٣٢٠٠ گرم و دور سر ٣٥ سانت در بیمارستان خصوصی بنت الهدی مشهد دیده به جهان هستی گشود. اینم عکس گل پسر خوشگلم:   ...